متن آهنگ قصه برکه و ماهی از گرشا رضایی

من من یه برکه ام وسطه قلب یه بیشه
هیچکی سالی یه بارم از این جا رد نمی شه
تو از دل دریای شور از یک جای دور دور
اودی خوش امدی ماهی خسته
تو وقتی رد شدی از این برکه تنها
من آرزوم شد برسم یکروزی دریا
باز واسه دیدن تو واسه رسیدن به تو
اومدم بگزرم از این در بسته
ماهی ماهی ماهی شدم امشب راهی
کجایه دریارو بگردم
ماهی ماهی ماهی هی میکشم آهی
چرا هنو پیدات نکردم

با او این برکه تشنه مثله اقیانوس عشقه
کسی از عشقه من تو ننوشته
حق داره هرکی به حال این روز های من بخنده
مگه یه برکه به ماهی دل میبنده
ماهی ماهی ماهی شدم امشب راهی
کجای دریا رو بگردم
ماهی ماهی ماهی هی می کشم آهی
چرا هنو پیدات نکردم