متن آهنگ اولین قصه بی کتاب از شادمهر عقیلی

تو اولین قصه بی کتابی تو اولین شعر بدون نامی
تو نیستی اون زن که همه میدونن تو همیشه مشغول حسابی

بازم مستم من تو که باده مینایی تو محبوبه شب هستی که با شب میخوابی
هر جا که سفر کردم تو همسفرم بودی پرواز که میکردم تو بال و پرم بودی

من شب که تورو دیدم دل رو به تو بخشیدم مثل لاله ی خونینه دو لب سرخت بوسیدم
از هر طرفی رفتم تو راهورم بودی به هرکه نظر کردم تو در نظرم بودی