متن آهنگ پاستوریزه از ساسی مانکن

ساسی مانکن حسین مخته فرید یه ساسی مانکن پروداکشن
الهی که من قربون خنده هاش بشم بگید ایشالله
هر کی میبینت الهی بمیره اگه سری نگه ماشالله
چشمات رو غریبه بستی خونواده دار که هستی
آفتاب و مهتاب ندیدی انقد تو خونتون نشستی
آرزوم اینه که یه بار تو خیابون دستای منو تو بگیری
آرایش که اصلا نمیکنی سولاریوم هم نمیری

بابا خط چشمی رژ لبی چیزی نداری تو کیفت
اشکال نداره همین جوری دافا رو میذاری تو جیبت
هیشکی ندیده تو رو وا همه شب و روز واسه دیدن تو بیدارن
لباسات تلفنی سفارش میگیرن و واست میارن آهان
نه اون مانکن میخوام همه بدونن که توی عروس جدید خاندان مانکن آهان

آرزوم اینه که یه بار تو خیابون دستهای منو تو بگیری
آرایش که اصلا نمیکنی سولاریوم هم نمیری
بمون با من نرو با اون پسره که پرشیا داره
قایم موشک بازی میکنه جر میزنه چشم نمیذاره

به به چه خانم دکتری خرد به پستم میتونم اسمت بپرسم
چشمات ببر و قایم کن تا پسرا نیاین و اون و بدزدن
ساعت شش و سی عصر که میشه میگی که برم دیره
به جای شمال و مهمونی کلاس زبان میره
حالا به جز من کی هستش که نرنجی از دستش
دوست نداری که فقط با من بیای بریم گردش

آره الهی که من قربون خنده هاش بشم بگید ایشالله
هر کی میبینت الهی بمیره اگه سری نگه ماشالله
چشات رو غریبه بستی خونواده دار که هستی
آفتاب و مهتاب ندیدی انقدر تو خونه اتون نشستی

بدجوری های کلاس آره او یه فوق العاده خوش لباس آره تو یه
هر جای که باشی با ماشین نباشی با ماشین بی ماشین بی نقصی
ولی حیف که نمیرقصی دو تا پاتو بریدند که همش یه گوشه گرفتی نشستی
نگو عشق تو فرید نرید دوستت دارم عجیب غریب شدید شدید کیس می
آهان یادم نبود که تو اهل کارای صحنه دار نیستی

الهی که من قربون خنده هاش بشم بگید ایشالله
هر کی میبینت الهی بمیره اگه سری نگه ماشالله
چشات رو غریبه بستی خونواده دار که هستی
آفتاب و مهتاب ندیدی انقدر تو خونتون نشستی
آرزوم اینه که یه بار تو خیابون دستهای منو تو بگیری
آرایش که اصلا نمیکنی سولاریوم هم نمیری
ساسی مانکن پروداکشن